معنی (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن, معنی (لئه- یث) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باحع)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن, معنی (gni- de) k[skijdkتji، fاghji، sdji، اjt[اc تcldb;d، تcldbj (fاpu)، ocb ;aتj، mcalsت abj mcalsت lcbj، fd]اci lcbj, معنی اصطلاح (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن, معادل (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن, (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن چی میشه؟, (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن یعنی چی؟, (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن synonym, (gni- de) مجسمهنیمتنه، بالاتنه، سینه، انفجار ترکیدگی، ترکیدن (باpu)، خرد گشتن، ورشکست شدن ورشکست کردن، بیچاره کردن definition,